خاکستر پروانه ها

او را در دفتری به سنجاقی مصلوب کرده بودند

خاکستر پروانه ها

او را در دفتری به سنجاقی مصلوب کرده بودند

من با این رویا چه کنم؟

دبیرستان و اوایل دانشگاه بخاطر نداشتن سلیقه‌ی موسیقی و ترس از مورد استهزا قرار گرفتن از جانب محمد اینسکیور بودم. حالا می‌دونم که آدما تو رابطه، علی‌الخصوص عشاق، منابع هویتی هم رو می‌گیرن و عضوی از هویت خودشون می‌کنن. خب؟ این شد که سلیقه‌ی موسیقی محمد رو برداشتم واسه خودم. قطعا جوان/نوجوان خام و نابالغی بودم. اما بین علاقه‌مندان به موسیقی راک و متال رسم نانوشته‌ای وجود داره که از موسیقی پاپ اعلام برائت می‌کنن و مبتذل و احمقانه می‌دوننش. وقتی محمد از زندگیم کنار رفت کم کم، خیلی یواش خودم و سلیقه‌ی مستقل خودم رو پیدا کردم. و البته این باعث نشد گیتار الکتریک از سمت ساز مورد علاقم کنار بره :دی

جانم برایتان بگه که آهنگای پاپ به ساده‌ترین زبان می‌تونن مشترک‌ترین احساس‌های آدما رو بیان کنند. و حالا ترجیح میدم قلبم رو بسپارم به این ساده‌گویان و از این که در احساسی شخصی سهیم شدم لذت ببرم. مدتیه اصل سلیقه‌م برگشته به همون محسن یگانه‌ی قدیمی، روزبه بمانی، گلاب، گوگوش و ابی و هایده و غیره هم که اصلا معرف هویت عاطفه‌ی ایرانی‌‌ان : )) 

این زیاده‌گویی‌ها تنها برای اینه که از خسته شدم روزبه بمانی تعریف کنم : )) مرد، مرد، مرد، تک تک کلمه‌هاتو می‌فهمم. موندن رو می‌فهمم، زخم خوردن از قلب رو می‌فهمم، ناممکن بودن برگشتن از عشق رو می‌فهمم. زندگی کردن شعرهام رو می‌فهمم، نوشتن برای دیگران رو می‌فهمم (تا تو حرفامو بشنوی تنها) و بیشتر از همه چیز به قدری خسته شدن از این درد رو لمس کردم و این جمله‌ها بدون واسطه به قلب تجربه‌ی زیسته‌م نفوذ می‌کنه که به واسطه‌ی کلام بیان کردنش انصاف نیست‌. استیصالی که پشت "من با این زخما چه کنم؟" راکد شده رو درک می‌کنم و امید باطل شده‌ی پشت "من با این رویا چه کنم؟" رو. اصلا کاش یه روز فرصت شه تو زندگیم که روزبه بمانی سیگار بکشم. 

آهنگه: https://www.navahang.com/mp3/roozbeh-bemani-khasteh-shodam/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد