خاکستر پروانه ها

او را در دفتری به سنجاقی مصلوب کرده بودند

خاکستر پروانه ها

او را در دفتری به سنجاقی مصلوب کرده بودند

چند سال بعد...

دور اول ماراتن تموم شد و من به دیدنت اومدم. پارسال تو دفتر خاطراتم نوشتم که هیچ‌وقت نمی‌فهمم چرا برنگشت، چی با خودش فکر می‌کرد که چیز به اون قشنگی رو پشت سرش رها کرد، مثل کفش سیندرلا رها کرد و وقتی این بار من به پرنس تبدیل شده بودم و دنبالش می‌گشتم دلش نخواست که پیدا بشه. هفت روز پیش به دیدنت اومدم و فهمیدم. همه چیز رو فهمیدم. کاش یه آدم عادی بودی محمدرضا. کاش اون اکسی بودی که زندگیش رو سامون داده‌بود و شبیه خیال‌هام یه روز تو مدرسه‌ای دانشگاهی جایی می‌دیدمت که مرد علم شدی و با حسرت بهت سلام می‌کردم. اما تو ویران شده‌بودی. تو از آوار خودت بیرون اومده بودی و چشمات، چشمای همیشه قشنگت پر از عقبه‌ی درد بود. گاه و بی گاه در سکوت و وسط حرف‌هات به زندگی پوزخند می‌زدی و برای کسی که هم‌دست خدای عشقی بود که به کمرت زد داستان رو می‌گفتی. مرد علم هم نبودی. مرید پیر طریقت شده‌بودی و از چوب، تار و سه‌تار می‌تراشیدی و عطار می‌خوندی. 

من با تو به خدای عشق مومن بودم. می‌خواستم الطاف خدای عشق شاملم بشه، می‌خواستم معجزه‌ای کنه که نری و در پیوندم بمونی. تو بی‌هیچ دلیلی رفتی محمدرضا. فقط چون فکر کرده‌بودی اگر عشق در این  زن کوچک بود چرا در زن‌های دیگه، زن‌های اغواگرتر و دست‌نیافتنی‌تر نباشه؟ تو دیدی که من معجزه‌ی خدای عشقم و به آفریدگارم شرک ورزیدی. اما آفریدگار من با تو مهربان نبود محمدرضا. بتی رو جلوی راهت گذاشت که در هجده‌سالگی نقاشی کرده‌بودم. ما می‌تونستیم معجزه‌ی خوش‌بختی باشیم اما تو انتخاب کرده‌بودی معجزه‌ی عذاب پرودگارم رو به این جهان عجیب بیاری. پروردگار من مخلوق کوچکش رو بی‌پناه رها نکرده‌بود. دعاهای من به گوش آسمون رسیده بود و تو نخواسته بودی اجابت دعاهای شادی‌بخش من باشی. تمام پیامبرها طلب نعمت می‌کردند و پروردگار به ستوه می‌آمد و عذاب نازل می‌کرد. اون روز گفتی که فهمیدی عشق هست و خدا هم. من گفتم کارما. گفتی نه، خدا. 

نظرات 1 + ارسال نظر
؛ 1401/09/21 ساعت 18:01

یعنی بالاخره قبول کرد که خیلی اشتباه کرده و حسرت رابطش با تو رو می‌خورد؟

حسرت رابطه‌ش با من رو می‌خورد نه حسرت من رو.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد