خاکستر پروانه ها

او را در دفتری به سنجاقی مصلوب کرده بودند

خاکستر پروانه ها

او را در دفتری به سنجاقی مصلوب کرده بودند

مـار

مثلا یک روز چوب جادویی غول چراغی پیامبر معجزه گری چیزی پرنده ات کند . آرزوی دیرینه

بعد از عمری بی بال خزیدن کتفت تاب حمل  آرزویت را نداشته باشد ، بلد نباشی بپری ، دوباره بخزی و بگذاری بال ها برای خودشان بپوسند (کنار باقی آرزوهای نامنبرده)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد