خاکستر پروانه ها

او را در دفتری به سنجاقی مصلوب کرده بودند

خاکستر پروانه ها

او را در دفتری به سنجاقی مصلوب کرده بودند

این شعرها برای تو که شخص سومی

این شعرها برای تو که شخص سومی

از اتفاق‌های نباید گذشته است

گاهی به من نگاه کن و فکر کن که در

این سال‌ها چقدر به من بد گذشته‌است

و من از نه سال پیش که این شعر رو خوندم با خودم گفتم چه قشنگ اما یعنی چی؟ چطور دوم شخص، سوم‌شخص هم هست؟ اما به عنوان یک بازی زبانی شاعرانه پذیرفته‌بودمش. 

و حالا که هر بار از "تو" می‌نویسم شخص غایبی، لمسو رو می‌فهمم. تویی که هرگزمخاطب قرار نمی‌گیری و من لجوجانه ضمیر مخاطب رو برای خطاب به غیابت به کار می‌گیرم. 

این شعر را برای تو که شخص سومی

وقتی نوشته‌ام که از این ایل رد شدم

گاهی خدا چه دیر به دادم رسیده‌است

تا او عصای من شود از نیل رد شدم 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد